یک عمر تو زخمهای ما را بستی
هر روز کشیدی به سر ما دستی
شعبان که به نیمه میرسد، آقا جان!
ما تازه به یادمان میآید هستی
نه شرم و حیا، نه عار داریم از تو
اما گله بیشمار داریم از تو
ما منتظر تو نیستیم آقا جان!
تنها همه انتظار داریم از تو
هر روز به ما اگر که سر هم بزنی...
بر ریشۀ خواب ما تبر هم بزنی...
آقا! تو که خوب میشناسی ما را
زنگ در خانه را اگر هم بزنی...
- چهارشنبه
- 1
- خرداد
- 1398
- ساعت
- 17:19
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
جلیل صفر بیگی
ارسال دیدگاه