چون به محراب خون فرو افتاد
در رخش حالت تبسم داشت
نفس راحتی کشید علی(ع)
برلبش فزت را ترنم داشت
فرق منشق زتیغ زهر آگین
هدیه از جهل وکین مردم داشت
گشت آرام بحر عدل علی
که زمانی بسی تلاطم داشت
آنزمان نه توان ره رفتن
نه دگر قدرت تکلم داشت
وقت بردن به خانه با آن حال
زینبی زار درتجسم داشت
شعر :اسماعیل تقوایی
- پنج شنبه
- 2
- خرداد
- 1398
- ساعت
- 4:20
- نوشته شده توسط
- اسماعیل تقوائی
- شاعر:
-
اسماعیل تقوایی
ارسال دیدگاه