◾شب نوزدهم ماه رمضان
سینهام سنگین شده مشتاق دیدار توام
بعد از آن سیلی تمام عمر بیمار توام
زندگی بعد از تو معنایی ندارد بهر من
فاطمهمن روز وشب شمعشبتارتوام
هرنفسدرسینهام ذکرتو گوید فاطمه
هیچ میدانی که یا زهرا گرفتار توام
بعد تو زهرا ببین دیگر ز پا افتادهام
دردودلباچاهمیگویم کهخونبارتوام
بی پناهم بعد تو چون تو پناهم بودهایی
من گریزان از خودم سرگرم بازار توام
هجر پایان میرسد وقت وصال آمد ببین
با همین امید بوده اینکه بیدار توام
استخوانِ درگلو خار دوچشمم غصه ات
گفتهام با چاه غم چون گرم گفتار توام
ابن مجلم قاتلم نبود غمت شد قاتلم
سینهام سنگین شده مشتاق دیدار توام
- جمعه
- 3
- خرداد
- 1398
- ساعت
- 17:39
- نوشته شده توسط
- م-مطلق
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه