علی را لحظه پرواز آمد یتیمان را یتیمی باز آمد
دوباره غصه از آغاز آمد یتیمان را یتیمی باز آمد
دل خون با عزا دمساز آمد یتیمان را یتیمی باز آمد
غم هجران یک همراز آمد یتیمان را یتیمی باز آمد
******
دوباره داغ بر دلها نشسته
جبین شاه مظلومان شکسته
علی سلطان مظلومان عالم
دو چشم خود بر این دنیا بسته
امید دیده های بی پناه رفت
نشاط سینه های بی گناه رفت
علی مولود کعبه بود و زیبا
درون مسجد و در سجده گاه رفت
دوباره غصه از آغاز آمد یتیمان را یتیمی باز آمد
علی را لحظه پرواز آمد یتیمان را یتیمی باز آمد
******
علی پر زد ز دنیا عاشقانه
یتیمان دیده بر راهند شبانه
که از نان آور شب های کوفه
بگیرند با دو چشم خون نشانه
علی مهمان به کوی مصطفا شد
قتیل دست مردی بی وفا شد
برای این شهادت می توان گفت
عدالت کشتة جهل و جفا شد
دوباره غصه از آغاز آمد یتیمان را یتیمی باز آمد
علی را لحظه پرواز آمد یتیمان را یتیمی باز آمد
******
علی شیر خدا ، شاه عدالت
شهادت داده بر عدلش دلالت
شکسته سر شد از تیغ تباهی
امان از دست بیداد و جهالت
دلش یاد یتیمان بود و هر شب
به فکر نان آنان بود مرتب
یتیمان را یتیمی تازه تر شد
چنان حالِ دل کلثوم و زینب
دوباره غصه از آغاز آمد یتیمان را یتیمی باز آمد
علی را لحظه پرواز آمد یتیمان را یتیمی باز آمد
******
محمد شمس دین ، او ماه دین بود
یتیم داری مرام شاه دین بود
در آن هنگامة عُزلت نشینی
همیشه رهرویی در راه دین بود
کلام سروری دارد حکایت
ز مهر و رأفت شاه ولایت
وفا بر عهد دیرین با یتیمان
سراسر عشق و با میل و رضایت
دوباره غصه از آغاز آمد یتیمان را یتیمی باز آمد
علی را لحظه پرواز آمد یتیمان را یتیمی باز آمد
******
- یکشنبه
- 5
- خرداد
- 1398
- ساعت
- 17:17
- نوشته شده توسط
- محمدرضا سروری
- شاعر:
-
محمدرضا سروری
ارسال دیدگاه