به سبک:
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود دیر رسیدم من
وای از دل زینب.......
وقت جدایی شد رسیده جان بر لب
کفن کن آماده صبر کن ای زینب
برای دیدارم زهرا رسد امشب
خدانگدارت صبر کن ای زینب
وای از دل زینب.......
دیدی اگر افتاد حسن به تاب و تب
خون از لبش میریخت صبر کن ای زینب
وای از دل زینب.......
میبینی عاشورا تنها و تشنه لب
سری به روی نی صبر کن ای زینب
حسین تو عریان زیر سم مرکب
میزنه بال و پر صبر کن ای زینب
با گریه آهسته می گویم این مطلب
در بزم نامحرم صبر کن ای زینب
واویلا واویلا......
- سه شنبه
- 7
- خرداد
- 1398
- ساعت
- 18:5
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
میثم مومنی نژاد
ارسال دیدگاه