• سه شنبه 15 آبان 03

 اسماعیل تقوایی

زینب (س)وفراق پدر_امان از نامرادی زمانه

617

امان از نامرادی زمانه
دوباره زینب ودفنی شبانه

دوباره گریه های بغض آلود
به تشییعی غریب ومخفیانه

دوباره یادش آمد آتش ودر
هجوم جانیان بر آشیانه

غم مرگ پدر حالا نموده
چو تیری قلب زینب را نشانه

بروی قبر او از دل برآرد
به هجرش ناله های دخترانه

کجا رفتی تو ای بابای خوبم
شرار غم کشد از دل زبانه

برای ماندن در کوفه بی تو
ندارد دخترت دیگر بهانه

مدینه می روم تا پیش مادر
مدد گیرم ز مهری مادرانه

برایم گفته ای باید کنم صبر
ازین پس در مصیبات زمانه

نمی خواهم،دعا کن تا بمیرم
نباشم سوی کوفی ها روانه

نبینم کربلا،قتل عزیزان
در آن میعادگاه عاشقانه

نبینم آن تن پاک حسینم
که گشته تکه تکه وحشیانه

نبینم آن جسارتهای دشمن
خیام آتشین وتازیانه

نبینم کوفیان را آنزمانی
که هستم در اسارت،ظالمانه

حسینم وای حسینم وای حسینم
نباشد بر لب زینب ترانه

دعا کن گوهر از دست رفته
که آیم نزد تو در یگانه

شعر :اسماعیل تقوایی

  • چهارشنبه
  • 8
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 20:5
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران