حس میشود همواره عطر ربنا از تو
آکنده شد زندان هارون از خدا از تو
در پهنۀ سجاده، ای خورشید عالمتاب!
انگار که چیزی نمانده جز عبا از تو
افطار شد -خورشید آمد خاکبوسی کرد-
لبتشنهای و میترواد کربلا از تو...
هرقدر دشنامت دهد هرچه بیازارد
پاسخ نمیگیرد نگهبان جز دعا از تو
حتی شده دلبستهات هر حلقۀ زنجیر
آنگونه که آسان نخواهد شد جدا از تو
زندانی دنیا شدم، مولا دعایم کن!
باب الحوائج خواستم تنها تو را از تو
- پنج شنبه
- 9
- خرداد
- 1398
- ساعت
- 14:24
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حسین عباسپور
ارسال دیدگاه