شهر مدینه دل ها پر شرر شده
یاد بقیـع تو هر دیده تر شده
از ظلم و جور دشمنان قرآن
شد مرقد چهار امامم ویران
ای شهر غم واویلتا واویلا
ای شهر غم به ما از میخ در بگو
امشب به ما تو از سقط پسر بگو
دیدی که اشک از دیده ی مولا ریخت
دیدی که خون از پهلوی زهرا ریخت
ای شهر غم واویلتا واویلا
شهر مدینه با سوز جگر بگو
زآن کاروان که بر گشت از سفر بگو
ای شهر غم به ما بگو از آن شب
ام البنین شد روبرو با زینب
ای شهر غم واویلتا واویلا
گفتا که زینبم کو نور عین تو
بگو چه آمده سر حسین تو
صدا زد ای مادر مپرس از حالم
من خود به یاد تنگی گودالم
ای شهر غم واویلتا واویلا
******
شائق
- سه شنبه
- 21
- خرداد
- 1398
- ساعت
- 16:58
- نوشته شده توسط
- هاشمی
- شاعر:
-
محمود اسدی
ارسال دیدگاه