بهارم بيا
يه عمره دلامون خزونه آقا
بهارم بيا
دل شيعه اين روزا خونه آقا
بهارم بيا
كي جز تو غمم رو ميدونه آقا
بهارم بيا
چقدر زندگي بي تو
برا نوكرت سخته
بيا كه فقط اين دل
آقا با تو خوشبخته
گريونم
نذار فكر كنن شيعه بي صاحبه
گريونم
ازينكه يه عمري آقام غائبه ٢
واويلا ، بيا مهدي ٣
دلامون غمه
آقا بسّه دوريه تو اينهمه
دلامون غمه
كجاس مقبره خاكيه فاطمه
دلامون غمه
كي جز تو برا فاطمه مرهمه
دلامون غمه
تا ميري بقيع آقا
ميشه هِي پرت خاكي
تموم بقيع مثل
پَرِ مادرت خاكي
گريوني
هنوز ميشنوي ناله ي مادر و
گريوني
هنوزم ميبيني غم حيدر و ٢
واويلا ، بيا مهدي ٣
بيا دلبرم
بيا كه از عالم بريده دلم
بيا دلبرم
تو رو جون زينب آقاجون قسم
بيا دلبرم
به مشك و به چشم و به صاحب علم
بيا دلبرم
غريبن امامامون
تو خاك بقيع اما
كفن دارن و از نِي
سراشون نرفت بالا
اربابم
با لبهاي خشك و تنِ خورده چاك
تو گودال
سه روز زير آفتاب داغ و رو خاك
واويلا ، حسين جانم ٣
- پنج شنبه
- 30
- خرداد
- 1398
- ساعت
- 18:18
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
عباس میرخلف زاده
ارسال دیدگاه