فارسی
آمد نگار من با زلف پُر شکن
خوشبو شده چمن از کاکل حسن
مولا حسن حسن ( 4 )
او ساقی من و میخانۀ ولاست
او رحمت خدا بر شاه لافتاست
امشب شمیم او گلبوی بزم ماست
محفل شده پر از خوش بوی یاسمن
مولا حسن حسن ( 4 )
نور خدا نگر شامم شده سحر
دارم به لب خبر گشته علی پدر
دوران غم بسر آمد از این پسر
چون مهر بی بدل چون ماه انجمن
مولا حسن حسن ( 4 )
امشب به باغ ما وا شد گل ولا
خندد بر او علی دل شد پر از صفا
زهرا کنار او دارد به لب دعا
مانَد خدا گلم خندان برای من
مولا حسن حسن ( 4 )
ترکی
زیبا گل چمن ای یاس و یاسمن
قویدون یئره قدم گویلر دیوب حسن
سندن اولوب رسا لبلرده هر سخن
سندن آلوب صفا بوی خوش خُتن
مولا حسن حسن ( 4 )
- شنبه
- 1
- تیر
- 1398
- ساعت
- 15:41
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حاج داود بیدق داری
ارسال دیدگاه