کم نوش می تلخ که ایّام صیام است
چون ماه صیام است دگر باده حرام است
در دست چو جام است به دور افکن و بشکن
هنگام صیام است و تمسّک به دوام است
آسایش و خواب همه مردم شده تسلیم
هر دم که بر آرد همه ذکر است و کلام است
از پرده بر آمد مه نو لب ز غذا بند
کیّام گذر کرده و فرداش تمام است
ماه رمضان است بکن بندگی حق
هر روز زبان بسته سحر کار قیام است
مهمان خدایند همه در مه روزه
مهمان خداوند همه پخته و خام است
در ماه خدا گشت شهید آن شه مردان
آن کس که مه و شمس ورا عبد و غلام است
آن کس که شهادت به دم مردن خود یافت
نامش علی و دور ز ننگ است و ز نام است
گرید همه کس ناله ی بسیار نماید
زیرا که در این ماه عزادار امام است
«#شیدا»منما سستی و جانا منما سهو
ایام عزاداری آن شاه انام است
- دوشنبه
- 3
- تیر
- 1398
- ساعت
- 10:26
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
مجتبی حسنی
ارسال دیدگاه