احترام مسجد و منبر شکست
آن دمی که مرتضی را سر شکست
کشتی دین در دل بحر فتن
در تلاطم ، گوئیا لنگر شکست
چون شنیدم نالهء روح الامین
در خیالم شد کز او شهپر شکست
گفت والله در دل محراب عشق
فرق میر مومنین حیدر شکست
از جفای تیغ کین در صبح دم
فرق پاک ساقی کوثر شکست
سر ز سجده بر گرفت آن نازنین
لفظ الله گفت و لیک اکبر شکست
خون سر پاشید در محراب عشق
حرمت محراب پیغمبر شکست
وا عجب شق القمر آمد پدید؟
یا که حیدر را سر انور شکست
صبح صادق شاهد این فاجعه
فرق شاه لا فتی کافر شکست
منهدم شد والله ارکان هدا
عروه"الوثقی گسست اختر شکست
هالهء خون روی حیدر را گرفت
مصطفی را حامی و یاور شکست
از خطا زد ابن ملجم ضربتی
از علی سر ، حرمت داور شکست
فزت رب الکعبه جاری بر زبان
تا سر آن مرشد و سرور شکست
کنز خلقت چون علی گوهر نداشت
دست ظلمت از خطا گوهر شکست
فاتح خیبر به خون غلطان شدی
از احبا قلب پر آذر شکست
ای صبا رو در بقیع و عرضه دار
آنکه را پهلو به پشت در شکست
خیز یا زهرا به سوی کوفه آی
خود نگر که چون سر همسر شکست
دلبر عالم ز پا افتاده است
زین تعدی شیعه گشتی ور شکست
خواند بنشسته نماز صبح خویش
طاقت و قدرت از آن پیکر شکست
ای (هدایت ) زین محن خون گریه کن
فرق میر و رهبر اطهر شکست
- دوشنبه
- 3
- تیر
- 1398
- ساعت
- 14:6
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محمد هدایتی
ارسال دیدگاه