شوق وصل یار دارم یا علی
من به تو امیدوارم یا علی
خوار و زار و خسته و درمانده ام
مشکل افتاده به کارم یا علی
دست گیر ای دستگیر ماندگان
از تو یاری خواستارم یا علی
ای می تو جان جان ، جامم بده
تا قیامت کن خمارم یا علی
مست تو دنیا و عقبایش چکار
عشق تو هست اعتبارم یا علی
شوق دیدار رخت در سینه ام
رخ نما تا جان سپارم یا علی
کن تجلی تو ببینم جان دهم
بهر وصلت بی قرارم یا علی
سینه ام دارد مدال عشق تو
اعتبارم ، افتخارم ، یا علی
ای امید و ملجاء درماندگان
از تو باشد انتظارم یا علی
میر و مولا و حبیب و سیدی
تاجدارم ، شهریاران ، یا علی
سر بگیر از من و لیکن خود مگیر
از فراقت در شرارم یا علی
تیر عشقت بر دل ویران شکست
از کفم برد اختیارم یا علی
ای فدایت جان و سر دامن مکش
سر به دامانت گذارم یا علی
چشم در راهم ز من یادی نما
لحظه ها را می شمارم یا علی
ای حریمت قبله اهل نظر
بر حریمت حاجت آرم یا علی
از (هدایت ) دلنوازی کن به مهر
تلخکام روزگارم یا علی
شرمگینم، روسیاهم ، بی برم
هدیه ای در خور ندارم یا علی
- سه شنبه
- 4
- تیر
- 1398
- ساعت
- 9:35
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محمد هدایتی
ارسال دیدگاه