گنبد که ریخت خانه دل هم خراب شد
دیگر خوراک روز و شبم اشک ناب شد
از دیده امام زمانم گدازه ریخت
دست خودم نبود که اشکم مذاب شد
قلبمز سوز غربت تو گر گرفته بود
وقتیکه قلب مادرت آقا کباب شد
شکر خدا که باز حریم تو پا گرفت
شکر خدا که عکس تو در سینه قاب شد
در پای روضه های تو یا هادی القلوب
هر آرزو که داشت دلم مستجاب شد
گفتم غریب هستی و دستم قلم زد و
شعری برای روضه تو انتخاب شد
شعری که گوییا به ابالفضل میرسید
شعری که در اواخر آن انقلاب شد
میخواست تا که غیرت خود را نشان دهد
بار دگر عموی تو پا در رکاب شد
اینبار پای علقمه دیگر وسط نبود
دل خون ز هتک تو پسر بو تراب شد
عباس تا که هست ز خفاشها چه باک
نوبت به شور معرکه یک عقاب شد
آخر ز دشمنان تو میگیرد انتقام
ای مهربان ز بسکه به تو بد خطاب شد
من بعد قاطعانه سرش زیر تیغ ماست
هرکس که منکر شرف آفتاب شد
قبل از اهانت به تو دنیا چه خوب بود
بعد از اهانت به تو دنیا عذاب شد
- سه شنبه
- 4
- تیر
- 1398
- ساعت
- 14:50
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حسین جعفری
ارسال دیدگاه