ای پر سرود با همۀ بیصداییات
با من سخن بگو به زبان خداییات
در عرصهعرصۀ ملکوتی کز آنِ توست
پَر ده مرا، به بال بلند رهاییات...
فرخنده طالعی که گُزیدهست گوشهای
در سایۀ خجستۀ فرّ هماییات
ای مُعجز پیمبر مکّی! که هر فصیح
خیرهست در فصاحت مُعجزنماییات...
در تو چه آیتیست که هر کس به گوش جان،
یکبار چون شنید تو را، شد هواییات
پر میزنند در تو ملائک که صد بهشت
بالیده در کرانۀ قدسیسراییات...
چون یافتم کلید تو را، مهربانتری،
با من ز هر چه، با همه دیرآشناییات
گفتا: بخوان به نام خدا تا که پا نهد
روحالقدس به حاشیۀ همنواییات
اینک وضو گرفته به دیدارت آمدم
تا سر نهم به سجدۀ مُشکلگشاییات...
جان جهان فدای تو باد ای کتاب عشق!
وی بیشمار چون منِ عاشق فداییات
- چهارشنبه
- 5
- تیر
- 1398
- ساعت
- 14:20
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
حسین منزوی
ارسال دیدگاه