• دوشنبه 3 دی 03


اثر مشترك جمعي از شاعران جوان همدان: چارپاره: شهادت_امام صادق عليه السلام96 -(بار دیگر مدینه بی تاب است)

761

بار دیگر مدینه بی تاب است
بی قرار امام خوبی ها
پدر شهر از شراره ی زهر
می رود سوی مادرش زهرا

او که با منبر و قلم می رفت
به مصاف ستمگران پلید
از کلامش ابوبصیر شکفت
از نگاهش زراره می بارید

صادق  اهل بيت پيغمبر
در فضائل شبیه دریا بود
در فقاهت مدرس جبریل
در شجاعت شبيه مولا بود

عجبا این چنین بزرگی را
(او که با دشمنان نظر دارد)
پای درسش نشست دشمن هم
بسکه انفاس او اثر دارد

ما از او کم نوشته ایم ولی
هرچه داریم نور حکمت اوست
شیعه زنده ست و خوب می داند
هرچه دارد ز یمن نهضت اوست

آن امامی که هرشب و هر روز
نفسش وقف روضه خوانی بود
زنده می کرد یاد زهرا را
یاد آن قامت کمانی بود

دست اورا چنان علي بستند
و رساندند برلبش  جان را 
به فدای سپیدی مویی 
که شکستند حرمت آن را

خانه اش بين شعله ها مي سوخت
در خزان ستم ، بهارش بود
آه ، از بین آن همه شاگرد
کاش آن شب يكي كنارش بود

راوي  روضه های عاشورا
گریه را رمز عشق مي داند
پشت مرکب که می خورد به زمین
زیر لب یا رقیه میخواند..

سالخورده ست حرمتش واجب...
ولي آن بي حياي پست و پليد  
تازيانه به دست با فرياد
پيكرش را به روي خاك كشيد

می کشد پابرهنه آقا را 
آن سواری که در برابر اوست
بارها گرچه بر زمین افتاد
این زمین خوردن ارث مادر اوست

او پیاده، برهنه پا و سرش
دشمن از روی اسب می خندید
زیر لب تا که گفت مادرجان
همه جا عطر فاطمه پیچید

بال و پر می زند کبوتر وار 
یاد بال و پری که می سوزد
روضه  مادري  تداعی شد 
در کنار دری که می سوزد

بی خبر هستم و نمی دانم
روضه اینجا چرا کشیده شده
گریه می کرد و زیر لب می گفت
مادر ما جوان  شهیده  شده

ولی ای کاش مادری دیگر
غرق غم بی امان زمین نخورد
تازیانه ز بی حیا نخورد
بین نامحرمان زمین نخورد

 سيد مهدي موسوي
رضا ابوذري
 مجتبي شكريان
 مهرداد قصري فر
 سجاد شرفخاني
 محمد حسين ذاكري
 مرتضي مظاهري
 مهدي فرهادي
 محمود گيو
 محمد مهدي روحي

  • پنج شنبه
  • 6
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 10:33
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران