شعر غزل حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها -(گل، بیتو رخصت چمن آرا شدن نداشت)
476
1
گل، بیتو رخصت چمن آرا شدن نداشتگل نه، که غنچه نیز دل وا شدن نداشت بیمهرِ ماه روی تو، هرگز ستارهایای زُهره روی! زَهرۀ زهرا شدن نداشت خیر کثیر! قدر تو این بس که غیر توکس افتخار کوثر طاها شدن نداشت... غیر از تو هیچ دختری، ای مادر پدر!شایستگی «اُمّ اَبیها» شدن نداشت نخلی که بود سایهنشینِ سرشک تودر ریشه هیچ، حسرتِ طوبی شدن نداشت دانم چرا ز خاک تو لاله نمیدمیدسرّ مگوی تو، سرِ گویا شدن نداشت گمگشته تربت تو اگر چهره مینمودتا حشر، کعبه فرصت پیدا شدن نداشت...
ارسال دیدگاه