نام زيباي حضرت صادق
شده ذكر علي الدوام همه
جبرئيل از بهشت مي آيد
ميرساند به اوسلام همه
در ركوعش ملائكه حيران
در سجودش پيمبران مبهوت
باقعودش ازاول خلقت
لرزه اندخت برقيام همه
حيف شد موقع نماز امام
نيمه ي شب مزاحمش شده اند
آن نمازي كه بركت آن را
مي نوشته خدابه نام همه
بي عبا و امامه آقا را
دست بسته به كوچه ها بردند
پس دوباره شكسته شد از نو
وسط كوچه احترام همه
سن و سالي گذشته از آقا
كمي آهسته تر برو ظالم
حرمت اش را كمي نگه داريد
به زمين ميخورد امام همه
نقشه هايش بر آب رفته كسي
چون پيمبر به ياري اش آمد
وحشت آنجا گرفته ظالم را
به زمين خورده است جام همه
روضه دارد گريز غمناكي
رفته دل ها به قتگاه انگار
كاش مي آمدي كنار حسين
يك صدا اين شده كلام همه
مانده بود آن دقايق آخر
تك و تنها ميان گودالي
من بميرم صداي خواهر او
گم شده گم در ازدحام همه
بيت پايان رسيده است از راه
شمر ملعون و خنجر كندش
آمده تا كه او تمام كند
بي حيائي ناتمام همه
- دوشنبه
- 10
- تیر
- 1398
- ساعت
- 11:12
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محسن صرامی
ارسال دیدگاه