لحظه های آخر حیات امام صادق علیه السلام
شيخ طوسي از سالمه، کنيز حضرت صادق عليه السلام روايت کرده که گفت: من در وقت احتضار نزد حضرت صادق عليه السلام بودم که بی هوش شد و چون به هوش آمد فرمود: به حسن بن علي بن علي بن الحسين بن علي بن ابي طالب عليه السلام معروف به افطس، هفتاد سکه طلا بدهيد به فلان و فلان، فلان مقدار بدهید.
من گفتم: به مردي که بر تو با کارد حمله کرد و مي خواست تو را بکشد، عطا مي کني و می بخشی؟
فرمود: مي خواهي من از آن کسانی که خدا ايشان را به صله رحم کردن ستایش نموده نباشم که در وصف ايشان فرموده: «وَ الَّذِین َ يَصِلُونَ ما اَمَرَاللهُ بِهِ اَن يُوصَلَ وَ يَخشَونَ رَبَهُّم وَ يَخافُونَ سُوءَ الحِسَابِ؛ و آنان که پیوندهایی را که خداوند به آن امر کرده برقرار می نمایند (صله رحم می کنند) و از خدایشان می ترسند و از محاسبه بدفرجام بیمناکند».
پس فرمود: اي سالمه به درستي که حق تعالي بهشت را خلق کرد و آن را خوشبو گردانيد و بوي مطبوع آن از فاصله ای به مسافت دو هزار سال به مشام مي رسد و بوي آن را کسی که عاق والدين شده و کسی که ارتباط خود را با خویشاوندان و رحم خود قطع نموده نمی شنود و در نمی یابد.
منبع:
سیدجعفر شهیدی؛ سیره معصومان؛ ص ۱۱۰
- سه شنبه
- 11
- تیر
- 1398
- ساعت
- 12:13
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ارسال دیدگاه