• دوشنبه 3 دی 03


شعر غزل امام عصر(عج) -(خدا نخواست مرا بی‌پناه در باران)

463

خدا نخواست مرا بی‌پناه در باران
غریب و خسته و گم‌کرده راه در باران

تمام خستگی‌ام را خداگواه آن شب
حریم دست تو شد سرپناه در باران

و دست‌های سپید تو پاک می‌کردند
دلِ سیاه مرا از گناه در باران...

در انتظار تو ماندم کسی به من می‌گفت
کنار جاده بمان تا پگاه در باران...

فقط به لطف نگاه تو بود ای موعود
خدا نخواست مرا بی‌پناه در باران

  • چهارشنبه
  • 12
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 13:41
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران