بند(۱)
دسته دسته مَلَک از آسمونا
میریزن گل رویِ دامن زهرا
اومده چارمین اهل کسا و
نوه ی ارشدِ حضرت طاها
اسمشو میگه ....تو گوشِ مادر
اَنَـا الحسن و ... اَنــَابــْنُ حیدر
مث خورشید...تو آغوش باباشه
مادرش فاطمه ... محوِ نگــاشه
خدا... به شیر خدا یه بچّه شیر داده
پسـرِ کاکـــلِ زریهِ بی نظـــیر داده
بند (۲)
ملائک میکشن کِل... میزنن دست
شده کوچه های مدینه ... بن بست
شده از عطر قنداقه ی این گل
هر چی هس تو زمین و آسمون مست
ذکر لبــایِ ....خورشید و اختر
یابن الزهرا .... یابنَ الحیدر
به نخِ قناده اش،دلم رو بستم
به جون مادرش حسنی هستم
از ازل ...مِهر حسن به قلبم افتاده
خدا یه امام بی نظیر بهم داده
بند (۳)
از گُـلِ اول دامن بانو
زمین و آسمونا شده خوشبو
گداها دسته دسته میرَن امشب
به درِ بیــتِ زهرا میکنن رو
رسیده از بـــــاغِ سبز کوثر
میوه ی قلـــبِ حضرت حیدر
مهربونه آقام هوا مو داره
نشده بدیمو به روم بیاره
دریای کرامتش ...عمیق و بی مرزه
نوکری مادرش.... به دنیا می ارزه
بند (۴)
کیه آقام حسن؟ ...نمادِ غیرت
میریزه از اسمش شور و حلاوت
همه میگن که تو کرب و بلا هم
پسر مجتبیٰ ... کرده قیامت
رجز می خونه .... یلِ دلاور
اَنَابـنُ زهرا ..... انا ابـنُ حیدر
اَحْـلیٰ مِنَ العسلْ ... حضرتِ قاسم
پورِ شیرِ جمل .... حضـرت قاسم
مثِ آقام حسنه بس که جنم داره
از قد و بالاش فقط مجتبی می باره
- چهارشنبه
- 12
- تیر
- 1398
- ساعت
- 15:19
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
منصوره محمدی مزینان
ارسال دیدگاه