• جمعه 2 آذر 03


شعر غزل حضرت عباس علیه‌السلام -(چشمم از اشک پر و مشک من از آب تهی‌ست)

716
1

چشمم از اشک پر و مشک من از آب تهی‌ست
جگرم غرقه به خون و تنم از تاب تهی‌ست

گفتم از اشک کنم آتش دل را خاموش
پر ز خوناب بُوَد چشم من، از آب تهی‌ست

به روی اسب قیامم، به روی خاک سجود
این نماز ره عشق است ز آداب تهی‌ست

جان من می‌بَرَد آبی که از این مشک چکد
کشتی‌ام غرق در آبی که ز گرداب تهی‌ست

هرچه بخت من سرگشته به خواب است، حسین!
دیدهٔ اصغر لب‌تشنه‌ات از خواب تهی‌ست

دست و مشک و عَلَمی لازمهٔ هر سقاست
دست عباس تو از این همه اسباب تهی‌ست

مشک هم اشک به بی‌دستی من می‌ریزد
بی‌سبب نیست اگر مشک من از آب تهی‌ست...

  • سه شنبه
  • 18
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:34
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران