• یکشنبه 4 آذر 03


وادع باماه مبارک رمضان -(با اشک کنم بدرقه ماه رمضان را)

1325

با اشک کنم بدرقه ماه رمضان را
با شوق کنم زمزمه آوای اذان را


غفران خدا بار گناهان مرا برد
چون رود که با خود ببرد برگ خزان را


هر قدر که اظهار نمایم شعف خویش
پنهان نتوان کرد نگاه نگران را


عید آمده  عیدی خدا هست مهیا
بگذار زمین ای دل من بار گران را


هر قدر که زیبا و پر از نور ولی رفت
هرگز نشود تا که نگه داشت زمان را


ایام خوشی بود سحرهای  قشنگش
میشد که کنی درک تجلی جنان را


یک ماه کشیدیم مشقت شب مزد است
تمرین کن و از کذب،نگهدار زبان را



امشب در میخانه دلدار شلوغ است
برد عشق ازل هوش همه میزدگان را



امشب شب مستی است اگر باده حرام است
بر من بنویسید گناه دگران را



میبینم از این عشق که غوغاست به عالم
شیدا شرر عشق کند پیر و جوان را



با موی شکن در شکنت بسته ام عهدی
هرگز ندهم جز به خم موی تو جان را



بگذار که در عشق تو گمنام بمانم
رسوا مکن این سائل بی نام ونشان را



پشت در میخانه نشستم دو سه روزی
تا که نگرم عربده باده کشان را



پیمانه به پیمانه نشانی تو دیدم
دیدم  شعف وشور همه حیدریان را



فطر آمده تبریک که هنگام سرور است
در روغن عشق تو زدم تکه نان را


هر چند کمیل از تو بسی شکر گزار است
مهمان کرم کن دل این دلشدگان را

  • سه شنبه
  • 18
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 15:11
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران