ای پاسخ بی چون و چرای همهی ما
اکنون تویی و مسئلههای همهی ما
کو آنکه در این خاک، سفرکرده ندارد
سخت است فراق تو برای همهی ما
ای گریهی شبهای مناجات من از تو
لبخند تو آمین دعای همهی ما
تنها نه من از یاد تو در سوز و گدازم
پیچیده در این کوه صدای همهی ما
ای ابر اگر از خانهی آن یار گذشتی
با گریه بزن بوسه به جای همهی ما
ما مشق غم عشق تو را خوش ننوشتیم
اما تو بکش خط به خطای همهی ما
گر یاد تو جرم است غمی نیست که عشق است
جرمی که نوشتند به پای همهی ما
در آتش عشق تو اگر مست نسوزیم
سوزانده شدن باد سزای همه ی ما
- پنج شنبه
- 31
- فروردین
- 1402
- ساعت
- 11:30
- نوشته شده توسط
- فاطمه سرسخت
- شاعر:
-
فاضل نظری
ارسال دیدگاه