• جمعه 2 آذر 03


شعر غزل تعلیمی -(دلبستگى‌ست مادر هر ماتمى كه هست)

466

دلبستگى‌ست مادر هر ماتمى كه هست
مى‌‏زايد از تعلق ما، هر غمى كه هست

خود را ز واصلان ديار فنا شمار
تا بر دل تو سور شود ماتمى كه هست

با تشنگى بساز كه در زير آسمان
دل‌هاى آب كرده بُوَد، شبنمى كه هست

از خود رميده‌‏اى‌ست كه خود را نيافته‌ست
امروز در بساط جهان بى‌غمى كه هست

زخم تو بى‌نياز ز مرهم نمى‌‏شود
تا صرف ديگران نكنى مرهمى كه هست

آتش ز سنگ و لعل ز خارا گرفته‏‌اند
محكم بگير دامن كوه غمى كه هست

بر مهلت زمانۀ دون اعتماد نيست
چون صبح در خوشى به سر آور دمى كه هست

سالک اگر به دامن خود پاى بشكند
در دل كند مشاهده هر عالمى كه هست

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 13:39
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران