تو را به جان عزیزت قسم بیا برویم
بیا و در گذر این وقت شب کجا برویم؟
کجای عمر ز دیدار آشنا خوشتر؟
بیا عزیز به دیدار آشنا برویم
غبار خستگی از جان و دل فروشوییم
لباس شوق بپوشیم و باصفا برویم
سفیر آب، فرستاده دعوتی روشن
وضو بگیر به رغبت، بگیر، تا برویم
سپیده با گل تکبیر میرسد از راه
اشاره میکند از کوچۀ دعا برویم
نه راه دور و نه در بسته، بخت از این خوشتر؟
بیا عزیز! درِ خانهی خدا برویم
از آن کرانه بلند است صوت پاک اذان
خوش است مسجد و خوشتر که با شما برویم
- چهارشنبه
- 19
- تیر
- 1398
- ساعت
- 13:41
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محمد جواد محبت
ارسال دیدگاه