باز دل غرق تولا گشته است
این دلم طور تجلا گشته است
با دل امشب سوی جانان می روم
گه مدینه گه خراسان می روم
شهر یثرب گشته گلریزان حور
بیت نجمه شدچنان وادی طور
با هزاران شادی و شور و شعف
در زمین حوران جنت بسته صف
در تماشای مهی ،افلاکیان
روشن از این مه قلوب خاکیان
می رسد بر گوش جانها این خبر
در سپهر دین حق آمدقمر
جلوه گر ماهی درخشان آمده
عاشقان شاه خراسان آمده
آسمان تزیین‌با قندیل نور
حور و غلمان مست از جام طهور
شیعیان در شادمانیند همه
درجنان لبخند بر لب، فاطمه
در مدینه جشن شادی شد بپا
آمده مولا علی موسی الرضا
ماه یک جلوه ز سیمایش بود
عالمی محو تجلایش بود
یوسف مصری بودحیران او
حورو غلمان جمله سرگردان او
این سخن ذکر لب اهل ولاست
این گل عصمت علی موسی الرضاست
مظهر تقوا گل ایمان بود
نوربخش عالم امکان بود
یک نگاهش کارعیسی میکند
بی عصااو کار موسی می کند
پاره قلب نبی خاتم است
این گل زهرا پناه عالم است
هر که آید سوی اوحاجت رواست
زائرش در عرش مهمان خداست
صحن زیبایش بهشت شیعیان
مهر و حبش در سرشت شیعیان
آب زمزم آب سقاخانه اش
حاتم طایی گدای خانه اش
بر همه عالم کرامت میکند
در کرامت او قیامت میکند
درگه پاکش بودباب الکرم
کس نگردد ناامیداز آن حرم
ای که هستی نا امیدان را امید
کن نگاهی تاشوم من روسفید
نوکردرگاه تو هستم(رضا)
لحظه ی آخر به دیدارم بیا
- پنج شنبه
- 20
- تیر
- 1398
- ساعت
- 16:14
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه