• دوشنبه 3 دی 03


شعر غزل انتظار -(از غم دوست در این میکده فریاد کشم)

937

از غم دوست در این میکده فریاد کشم
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم

داد و بیداد که در محفل ما رندی نیست
که برش شکوه برم، داد ز بیداد کشم

شادی‌ام داد، غمم داد و جفا داد و وفا
با صفا منت آن را که به من داد کشم

عاشقم، عاشق روی تو، نه چیز دگری
بار هجران و وصالت به دل شاد کشم

در غمت ای گل وحشی من ای خسرو من
جور مجنون ببرم تیشۀ فرهاد کشم

مردم از زندگی بی‌تو که با من هستی
طرفه سرّی‌ست که باید بَرِ استاد کشم

سال‌ها می‌گذرد، حادثه‌ها می‌آید
انتظار فرج از نیمۀ خرداد کشم

  • شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 18:49
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران