جهان خرم شد از میلاد جانان
ز یمن مقدم شاه خراسان
.
نگاه معنوی باید که بیند
رود نور از مدینه تا به کیوان
.
فتاده برقی از او در دل طور
شده حیرانِ نورش پورِ عمران
.
بخوان ای نغمه پرداز گلستان
که باز آمد بهاری در زمستان
.
ز نورِ آفتاب چرخ عصمت
منور شد تمام ملک امکان
.
ز مهرش چشمه های نور و رحمت
خروشان شد ز قلب اهل ایمان
.
بنازم ضامن آهو به مهرت
که صیاد از تو شد مبهوت و حیران
.
چنان مهری فکندی در دل او
که زد بوسه به خاک و شد مسلمان
.
ندیده کس چنین عزمی به عالم
کند شیری ز نقش پرده غُرّان
.
ز اخباریکه دارد در عُیونش (1)
جهانی را کند همچون گلستان
.
نگویم من که مداح تو هستم
که از مدح تو گوید نصّ قرآن
.
چو موری چند بیتی از دل خویش
بکف آوردم از بهر سلیمان
.
خوشا بر حال آن زائر که گردد
کنار سفرۀ عشق تو مهمان
.
نه تنها #داور از عشق تو گوید
ز تو می گوید امشب مُلک ایران
ـــــــــــــــ
(1) عیون الاخبار الرضا علیه السلام
.
.
- دوشنبه
- 24
- تیر
- 1398
- ساعت
- 12:33
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حاج داود بیدق داری
ارسال دیدگاه