• دوشنبه 3 دی 03

 قاسم نعمتی

شعر غزل مناجات با امام رضا (علیه السلام) -(ساقیا بوی نسیم سحری ما را بس)

553

ساقیا بوی نسیم سحری ما را بس
در همین حد که نمودی نظری ما را بس

حاجت ازدل نگذشته تو روا می سازی
از گرفتاری ما باخبری ما را بس

مثل هر بار اگر باز بزرگی بکنی
بار افتاده ی ما را بخری ما را بس

شوری اشک ، چشیدم و نمک گیر شدیم
داده ای نیمه شب چشم تری ما را بس

ناخداگاه مقیم در میخانه شدیم
جای دادی به گدایی گذری ما را بس

فاطمه دید و پسندید و خرید این همه عمر
با تولّای علی شد سپری ما را بس

شیعه حیدر کرار شدیم و برِ ما
همسر فاطمه کرده پدری ما را بس

بوسه دارد کف نعلین علی که نورش
می کند در رخ ما جلوه گری ما را بس

جان ارباب قسم ، این دلمان تنگ شده
یک سفر کرببلا هم ببری ما را بس

همه را مثل جوادت تو بغل می گیری
چقدر خوب تو کردی پدری ما را بس

عاقبت حاجت ما نیز روا خواهد شد
خاک ما گوشه ای از کرببلا خواهد شد

  • دوشنبه
  • 31
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:18
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران