جانم فدای جان تو یا حضرت جواد
وان قلب مهربان تو یا حضرت جواد
.
بر تاج و تخت پادشهان طعنه می زند
سائل در آستان تو یا حضرت جواد
.
شکر خدا حواله به غیر توآم نکرد
خلّاق لا مکان تو یا حضرت جواد
.
روز حساب راه به جایی نمی برد
اعدای بی نشان تو یا حضرت جواد
.
بر سنگ و چوب خانه اثر کرد غربتت
زد طعنه دشمنان تو یا حضرت جواد
.
کردند رقص و هلهله تا نشنود کسی
فریاد الامان تو یا حضرت جواد
.
بر عکس نام خود چقدر کینه توز بود
آن همسر جوان تو یا حضرت جواد
.
حق گفت وحق نوشت وبه حق اکتفا نمود
هم دست و هم زبان تو یا حضرت جواد
- سه شنبه
- 1
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 11:32
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
مرتضی اسکندری
ارسال دیدگاه