بوی کربلا،داره روضه های ما
مگه یادمون میره غم و غصه ی مِنا
همنفس شدیم،همه با مُهاجرا
مگه یادمون میره غم و غصه ی مِنا
مهاجرانی که،تا به خدا رفتن
با حالت اِحرام،به کربلا رفتن
حسین یا مظلوم...
راهِ عاشقی داره غربتی مُدام
با لبای تشنه شد حجّ حاجیا تمام
تو مِنا دادن به صاحبخونه سلام
با لبای تشنه شد حجّ حاجیا تمام
تشنه دادن جون و،با اشک و سوز و آه
زنده شده در دل،روضه ی ثارُالله
حسین یا مظلوم...
مصباحُ الهدی تویی حجّتِ خدا
جونِ ما فدای تو ای امامِ سر جدا
یابنَ فاطمه،نور چشم مصطفی
جونِ ما فدای تو ای امامِ سر جدا
توی مِنای عشق،سَرَت جدا گشته
سرِ تو خورشیدی،به نیزه ها شده
حسین یا مظلوم...
- پنج شنبه
- 3
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 11:58
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه