• سه شنبه 15 آبان 03


در شأت و جلالت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام -(آن شب که حریم لیلة الاسراء بود )

556

آن شب که حریم لیلة الاسراء بود 
و آن جا که مقام قرب او ادنی بود 
با کس نتوان گفت کسی آنجا بود 
گر بود علی بود که با اعلی بود 
جایی که خِرَد راه نیابد آنجا 
جز نور خدا نور نتابد آنجا 
گر دیدۀ بینای محمد جوید 
جز ذات علی هیچ نیابد آنجا 
گر ذات علی جلوه نمایی کردی 
وز چشم همه پرده گشایی کردی 
رفتی همه ایمان خلایق بر باد 
مردم به حقش ظنّ خدایی کردی 
از شأن علی کسی نباشد آگاه 
الاّ که محمد رسولُ الله 
با این همه شأن آن همه بیتی آمد 
لا حول و لا قوّه الّا بِاللّه 
آدم به بهشت غرق در نعمت بود 
با آن همه بر کوی علی حسرت بود 
تا ترک جنان کرد به خاک آمد گفت 
خاک نجف آرزویم از جنت بود 
شورای سقیفه غوغا بود 
تعیین وصی بهانۀ شورا بود 
شورا پی تعیین وصی یعنی چه 
این مسئله از انفسنا پیدا بود 
آنکو به علی مدح صفاتش گفته 
یک قطره ز دریا قطراتش گفته 
حق دارد اگر قدح شمارد مدحش 
ذاتی که خدا ثنای ذاتش گفته 
ای دوست ز آشنا جدائی تا چند 
با دشمن و یاد آشنایی تا چند 
آنجا که علی هست و در خانۀ او 
از خانۀ این و آن گدایی تا چند 
ما را به جهان پی عمل ره دادند 
شرعش که نشان ولایت شه دادند 
دامان علی بلند بود و بالا 
ما را عجبا که دست کوته دادند 
صد رشته خرد اگر به هم پیوندی 
بر کنگرۀ عرش کمندی بندی 
شاید برسی به عرش اما نرسی 
بر کرسی مرتضا که دوری چندی 
اسلام که جز مهر و وفا چیزی نیست 
جز الفت بنده و خدا چیزی نیست 
هشدار که در دین محمد طاعت 
جز پیروی از شاه ولا چیزی نیست 
گفتم به خرد گناه آدم چونست 
گفت این سخن از شرط ادب بیرون است 
بر کوی علی فروخته جنّت را 
آدم نه در این معامله مغبون است 
ای دوست اگر اعظم اسماء خواهی 
وز پیر خِرَد حلّ معمّا خواهی 
رو از ته دل رسم علی را بَرخوان 
کان اعظم اسماست گر از ما خواهی 
روزی که قیامتی به پا خواهد بود 
وز تابش خورشید چه‌ها خواهد بود 
یکصد و بیست و چهار هزار پیغمبر حق 
در ظلّ لوای مرتضا خواهد بود 

  • پنج شنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 14:41
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران