می نویسم واژه واژه شعر در مدح علی
آنکه عالم را به نور خود نموده منجلی
چون قلم در دست می لرزد به نام پاکتان
سطر سطر شعر من ختم است به نام حیدری
ساقی کوثر امیر المومنین است نامتان
این قلم در صفحه می رقصد که شاه وسروری
فاتح بدر و حنین و قهرمان خیبری
دشمنانند جذب علم و قدرت و عشقش همی
شیعه و سنی ندارد هم مسلمان ارمنی
سجده کرده بر عدالت یا به حکمت بر ولی
یاور و یار و انیس و جانشین مصطفاست
همسر و هم کفو زهرا شأن مولا شد بلی
اسم اعظم نام زیبایت بود بر عاشقان
موقع درد و غم و اوج گرفتاری یلی
ساقی و لطف و عطای مهربان مولای ما
چون سرشتند سیرت ما را ز پس ماند گلی
می نویسم می سرایم ذاکر مدح توأم
اشهد ان امیر المومنین باشد علی
- دوشنبه
- 19
- تیر
- 1402
- ساعت
- 15:47
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
ارسال دیدگاه