 
                                        
ای دل بُریده از همه ی رنگ ها حسین
                    
                    
                
                بر قتلِ تو فقیهِ دروغین بداد رأی 
ای کشته ی شیوخِ مقدس نما حسین
سَمتِ تو از تمامی مردم فراری ام 
ای با غریب های جهان آشنا حسین
ای بی کفن رها شده ی دشتِ کربلا 
ما را به حالِ خود تو نکردی رها حسین
مصراعِ (شهریار) چنین نیز خواندنیست: 
ای عهده دارِ مردم بی دست و پا حسین
در حقِ دشمنانِ خودَت هم تو سالها 
کردی به جای لعنت و نفرین دعا حسین
با یک نفس تمامِ جهنم شوَد بهشت 
گویند اگر جهنمیان یک صدا : حسین
امیدِ عابدان شده بعد از نماز حج 
امیدِ عاشقان شده بعد از خدا حسین
آری برای یاری او استخاره ها 
کردند مومنان و نماندند با حسین
معیار اگر که پینه ی پیشانی است و ریش 
تنها نبود این همه اربابِ ما حسین
ننگا به ما که بی ادبانه برایمان 
گشته خلاصه در عطش و کربلا حسین
من از حسینِ معرکه گیران گریختم 
از این حسین راهِ زیادیست تا حسین
او را اگر که زنده شود باز می کُشند 
یک عِدّه زاهدانه و با ذکرِ یاحسین!
ای کشته ی حسادت دنیا حسین جان 
ای تشنه ی مُقطَع الاعضا حسین جان…
محسن کاویانی
- پنج شنبه
- 3
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 18:40
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
- 
                            محسن کاویانی

 
                 
                 
                
                 
  
   
  
  
  
  
  
  
                                 
                                 
                                 
                                 
                                 
                                
 
     
     
     
     
                
                
فیض
خیلی شعراشو دوست دارم
اون شعر معروفش که میگه
اهنگ خوش و رقص خوش و بوی خوش اصلا
طبل و علم و پرچم ک اسپند حسین است .
افرین دوشنبه 7 مرداد 1398ساعت : 02:35