بند اول
عذابه واسم،بی تو خرابه
بابا بدونِ تو دل از،دنیا بریدم
دیشب نبودی،پیشم بابایی
خوابتو دیدم و یهو،از خواب پریدم
یکی دوتا نیس که غمام
یکیش اینه از تو جدام
از خدا من تو رو میخوام
بیا بابایی۲
یه سر بزن به ویرونه
حالم رو عمه میدونه
بی تو دلم پریشونه
بیا بابایی۲
نمیشه باورم که از
پیشم تو رفتی به سفر
بیا که با اومدنت
شام غمم بشه سحر
بابا حسین،بابا حسین
بند دوم
از روی نیزه،دیدی یه لحظه
افتادم از پا و شکست،دندون شیریم
یه عده من رو،واسه کنیزی
میخواستن و همین شده،دلیل پیریم
منو به زجر سپردنم
با کعب نی آزردنم
بزم حرومی بردنم
بابایی بابا۲
حرومیا ریختن سرم
بُردن بابا گل سرم
آتیش زدن به معجرم
بابایی بابا۲
خودت دیدی از نیزه ها
دخترت و دادن عذاب
چرا محاسنت شده
بابایی با خونت خضاب
بابا حسین،بابا حسین
۱۳۹۸/۴/۳۱
- شنبه
- 5
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 12:13
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیرحسین سلطانی
ارسال دیدگاه