• دوشنبه 3 دی 03


روضه های شب جمعه -(پس از آن شمر بن ذى الجوشن به خیمه ‏هاى حسین علیه السّلام حمله کرد و)

664

پس از آن شمر بن ذى الجوشن به خیمه ‏هاى حسین علیه السّلام حمله کرد و گفت: آتش به من دهید تا خیمه ‏ها را با هر کس که در آن است به آتش کشم. حسین علیه السّلام فرمود: «فرزند ذى الجوشن! تو آتش را خواستى تا اهلم را آتش زنى، خدا تو را در آتش بسوزاند».
شبث آمد و امام او را نکوهید و او شرمنده بازگشت. راوى گوید: حسین علیه السّلام فرمود: (ایتونی بثوب لا یرغب فیه أجعله تحت ثیابی، لئلّا أجرّد منه) «پیراهن کهنه‏ اى به من دهید تا زیر لباسم پوشیده مرا از آن برهنه نکنند». پیراهن تنگى آورده شد فرمود: «این نه، زیرا این لباس اهل ذلّت است».
بعد پیراهن کهنه ‏اى را بگرفت و پاره‏ اش کرد و زیر لباسش پوشید و بعد از شهادت وى را از آن هم برهنه کردند و بردند. بعد امام علیه السّلام شلوارى حبرى بخواست و آن را جدا جدا و تقطیع نموده و پوشید و بدین ترتیب آن را از حیّز انتفاع بیرون کرد و سوراخش نمود تا از بدنش نربایند ولى ‏بعد از شهادتش بحر بن کعب آن را ربود و حسین علیه السّلام را برهنه گذارد. بعد از عاشورا دو دست بحر بن کعب در تابستانها چون دو تکّه چوب خشک، خشک شده و در زمستانها در حالى که دو دست او مرطوب بود از آن چرک و خون جارى مى ‏گردید تا آن که خدا هلاکش فرمود. 

منبع:
لهوف؛ ترجمه میرابوطالبی؛ ص ۱۵۵

  • یکشنبه
  • 6
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 13:1
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران