• یکشنبه 23 اردیبهشت 03


مدح حضرت امیرالمومنین (ع) -(ای کردگار گفته ثنای تو یا علی )

790

ای کردگار گفته ثنای تو یا علی 
وی روزگار، خوان عطای تو یا علی 
گویی به یک عنان ز ازل سر نهاده اند 
رخش قضا و چنگ رضای تو یا علی 
گردید تیره بخت ابد آن که ره نیافت 
در ظلّ آفتاب ولای تو یا علی 
خورشید را به بحر افق کرده روزگار 
غرق عرق ز شرم لقای تو یا علی 
حَلّ هزار مشکل و بذل هزار گنج 
باشد به دست عقده گشای تو یا علی 
هر دم به دوش عرش نهد پای افتخار 
دوش نبی ز رفعت پای تو یا علی 
آن کو فراخت پرچم وحدت به نُه سپهر 
در ماسوا که بود سوای تو یا علی؟ 
بُد یک وجب قبای وجوب ار قصیرتر 
زیبنده بُد به قدّ رسای تو یا علی 
موسی به کام اژدر حیرت نهان شود 
گر بنگرد به شکل عصای تو یا علی 
قربان شود ذبیح صفت حضرت خلیل 
گر بگذرد به قرب منای تو یا علی 
شد هستی تو علّت ایجاد ممکنات 
ای جان ممکنات فدای تو یا علی 
بنهاده روی عجز و ارادت نُه آسمان 
بر خاک آستان گدای تو یا علی 
مجروح شد جبین ملک بس که سجده برد 
بر آستان عرش بنای تو یا علی 
بر صفحه حریم تو طوف آورد حرم 
یابد وقوف اگر ز صفای تو یا علی 
چون ذرّه پایمال کند آفتاب را 
کسب ار کند سها ز بهای تو یا علی 
طوفانی سفینه ایجاد، ممکن است 
در قطرهای ز بحر سخای تو یا علی 
امکان پذیر نیست کسی را به جز خدا 
حدّ ثنای مجد و عُلای تو یا علی 
در پیش پیش موکب قدر تو می کشند 
کرسی جنیبه، عرش لوای تو یا علی 
خوشتر ز عمر خضر و شکوه سکندر است 
مُردن به خاک پای سرای تو یا علی 
چون ذرّه منفعل شود از تاب آفتاب 
خورشید، با فروغ ضیای تو یا علی 
ذرّات را خیال وجود از عدم نبود 
الاّ به استماع صلای تو یا علی 
نه چون تو کس شناخت خدا را و همچنان 
نشناخت کس تو را چو خدای تو یا علی 
معمار کارگاه مشیت، اساس دهر 
نگذاشت جز به یمن بنای تو یا علی 
چون دست قدرت تو برآید ز آستین 
سر می نهد قَدَر به قضای تو یا علی 
غالیت خوانده واجب و من ممکن ای عجب 
کان هر دو هست و نیست سزای تو یا علی 
در خلقت بهار و خزان علّتی نبود 
جز انتظام صیف و شتای تو یا علی 
کس را به جز اراده بی چون مجال نیست 
چون و چرا به چون و چرای تو یا علی 
خاصیت نگینِ سلیمان دهد به طبع 
خاکی که یافت ظلّ همای تو یا علی 
ریزد مسیح را عرق خجلت از جبین 
گر بشنود شمیم شفای تو یا علی 
شاها #شباب را به خطاب عنایتی 
سلطان کند به رتبه گدای تو یا علی 
دارم سریکه هست ز سودای ممکنات 
فارغ مگر ز یاد ولای تو یا علی 
منظومه تسلسل فکر بدیع من 
شد منتهی به دور ثنای تو یا علی 
گر بند بند پیکرم از هم جدا شوند 
هریک بُوَد چو نی به نوای تو یا علی 
گر صد هزار صور دمد در مزار من 
نایم برون مگر به ندای تو یا علی 
امروز با ولای تواَم زنده، روز مرگ 
هم جان دهم به شوق لقای تو یا علی 
نبوَد مجال رستنم از هول روز حشر 
الاّ به یمن لطف و عطای تو یا علی 
خود ختم مدّعا ز دعایی، چگونه من 
ختم سخن کنم به دعای تو یا علی 

  • دوشنبه
  • 7
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 11:21
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران