هر که از سفره یِ ایمان تو شک بردارد
بِروَد حاصل خود را ز دَرَک بردارد
آسمانِ سرِ ما سایه یِ اولاد علی ست
پس محال است که این سقف ترک بردارد
مثل این است که بی حیدر کرار، خدا
شمس را از دلِ مجموعِ فلـک بردارد
لعنتُ الله...مِن الآنِ اِلیٰ یومِ الاَبد
به هر آن که قدمِ غصبِ فدک بردارد
نشوَد ساحتِ دریا، نجس از پوزه یِ سگ
منطقی نیست ، که این آینه لَک بردارد
بی گمان صاحبِ دولت بِشود هر که کَفی
از سرِ سفره یِ تو، نان و نمک بردارد
در عیارِ دلِ ما عشقِ علی جلوه گر است
آن زمانی که خدا سنگِ محک بردارد
منکرِ حق علی را صد و ده بار ،بگو..
برود حاصل خود را زِ درک بردارد
- چهارشنبه
- 12
- تیر
- 1398
- ساعت
- 15:18
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
منصوره محمدی مزینان
ارسال دیدگاه