• دوشنبه 3 دی 03

 قاسم نعمتی

شعر غزل شهادت امام جواد(ع) -(کسی خبر نشد از غربت نهانی من)

545

کسی خبر نشد از غربت نهانی من
نیامده به سرم بهر همزبانی من

فقط غریب مدینه غم مرا فهمد
که همسرم شده در خانه خصم جانی من

کجایی ای پدرم؟حال و روز من بینی
کمی تو گریه کنی بهر ناتوانی من

برای مادرم انقدر گریه کردم تا
غم جوانی اش امد سر جوانی من

بیا و خوب ببین کوچه ی بنی هاشم
به جلوه آمده در وقت قد کمانی من

بیا و در رخ من روی مادرت را بین
کبود گشته چو او روی ارغوانی من

میان هلهله ها گمشده نوای دلم
ز بسکه کف زنند وقت روضه خوانی من

چگونه جسم مرا تا به روی بام کشید
عیان بود ز مچ پای ریسمانی من

هزار بال کبوتر نیابتا ز حسین
رسید تا که کند کار سایه بانی من

سلام بر بدن بی عزیز خدا
سلام بر تن عریان سیدالشهدا

  • چهارشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 10:14
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران