• یکشنبه 4 آذر 03

 رسول رشیدی راد

شعر شهادت امام جواد(ع) -(زهری که پا فشرده روی بغض حنجرش.)

496

زهری که پا فشرده روی بغض حنجرش.
شمری دگر شده به گلو برده خنجرش.

ترس از مرور روضه ی گودال در دلش.
مانع شده صدا بزند نام مادرش.

اکبر شده که لشکر بی ریش حرمله.
دورش نموده هلهله با امر همسرش.

تنها میان لشکری از رقص و هلهله.
تنها شد است آه جگرسوز یاورش.

هرچند دست و پا زد و شد تشنه لب شهید.
سیراب خاک حجره شد از دیده ی ترش.

بی بهره تا ز نیزه نماند به پشت بام.
خورده به تیزی لبه ی پله ها سرش.

جسمش در آفتاب رها شد ولی ندید.
جسم هزار پاره ی او چشم خواهرش.

نگذاشت بال چند کبوتر چو کربلا.
گرمای روز بوسه زند روی پیکرش.

صد شکر از کنار تنش کعب نی نکرد.
وقت وداع امر به حرکت به دخترش.

  • چهارشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 17:49
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران