مژده ای دل که عید قربان است
نفس خود ذبح کن که قرب آن است
.
کن نظر برجهان به دیده ی جان
این جهان جلوه گاه جانان است
.
بر خدا خواهی ار خلیل شوی
بگذر از هر چه که در امکان است
.
هر چه داری بدان ز حضرت دوست
این مرام همام خوبان است
.
گریه ی ابر را ببین بلبل!
خنده ی گل ز اشک باران است
.
بیت دل را نما ز بت خالی
قلب پاکیزه بیت رحمان است
.
اُمّتِ قانت است ابراهیم
وصف و مدحش بیان قرآن است
.
گشت حاضر سر پسر بِبُرد
امر، امر خدای سبحان است
.
دل بریدن ز میوه ی دل خود
سخت هست و به عاشق آسان است
.
قوچی آمد ز جنت الاعلی
ذبح شد عین نصّ فرقان است
.
تا بیاید ز نسل اسماعیل
آن که نامش در آیه مرجان است
.
او حسین است و زاده ی زهرا
نور چشمان شاه مردان است
.
او خلیل دیار کرب و بلاست
اکبرش اسمعیل دوران است
.
لاله سرخ دشت قلب «بشیر»
داغدار شه شهیدان است
- پنج شنبه
- 10
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 9:54
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
سیدبشیر حسینی میانجی
ارسال دیدگاه