مظهر ذات سرمدی، رونق دین احمدی
تو دومین محمدی حضرت باقر مددی
هستی توپنجم شه دین،فرزندزین العابدین
رحمت حق روی زمین،حضرت باقر مددی
وارث علم مصطفی،علم توهمچو مرتضی
تنهاتویی امید ما، حضرت باقر مددی
دین نبی مرهون تو،هرشیعه ای مدیون تو
مولا منم ممنون تو،حضرت باقر مددی
در دل ما ولایتت،شامل ما کرامتت
برهمگان عنایتت ،حضرت باقر مددی
گویم سخن بی واهمه، هستی تو نور فاطمه
بگرفته ای دست همه ،حضرت باقر مددی
جابر تو را داده پیام،گفته نبی بر تو سلام
ای که تویی برما امام ،حضرت باقر مددی
به شهرخودرسان مرا، بسوی خودبخوان مرا
ز درگهت مران مرا ،حضرت باقر مددی
مهر تو درسرشت من، تمام سرنوشت من
بقیع توبهشت من ،حضرت باقر مددی
من به فدای غربتت، فتوت و مروتت
بقیع وخاک تربتت ، حضرت باقر مددی
بمیرم از برای تو،شیعه شودفدای تو
مدینه کربلای تو، حضرت باقر مددی
ای منشاء لطف وصفاای کشته ی زهرجفا
بودی تو یادکربلا ،حضرت باقر مددی
تاتو نشستی روی زین،اثر نموده زهرکین
گشتی فدای راه دین، حضرت باقر مددی
بودی سه روزدربسترت،تشییع گشته پیکرت
دیگر نبودبرنی سرت ،حضرت باقر مددی
بر سر زنان جعفرتو، کرده کفن پیکر تو
آن پیکر اطهر تو،حضرت باقر مددی
همراه جدت کربلا بس دیده ای رنج وبلا
بودی تو درشورونوا،حضرت باقر مددی
دیدی وداع اکبرش ،دیدی تومیدان رفتنش
شد اربا اربا پیکرش ،حضرت باقر مددی
دیدی تو ناله ی رباب،گریه ی اصغر بهرآب
لب تشنه زیر آفتاب ،حضرت باقر مددی
دیدی که دشمن زدبه تیر،براصغرناخورده شیر
بابازداغش گشته پیر ،حضرت باقر مددی
بشنیده ای در نینوا، توناله ی ادرک اخا
دیدی دودستان جدا، حضرت باقر مددی
دیدی وداع آخرش ،دیدی توگریان خواهرش
باگریه می زد برسرش ،حضرت باقر مددی
کس همچو باقرزجرندید،دیداوعدوخنجر کشید
شمرازحسین حنجر برید،حضرت باقر مددی
دیدی تودرکرب وبلا،راس حسین به نیزه ها
آتش زدند به خیمه ها، حضرت باقر مددی
دیدی تو همره امام، کرب وبلا،کوفه وشام
تهمت وسنگ لب بام، حضرت باقر مددی
دیدی خمیده زینب است،محنت کشیده زینب است
ماتم رسیده زینب است ،حضرت باقر مددی
دیدی گل پژمرده را،طفلان سیلی خورده را
طفل سه ساله مرده را،حضرت باقر مددی
مولا(رضای) خسته ام، بااین دل بشکسته ام
بر درگهت بنشسته ام، حضرت باقر مددی
مولاتویی برمن امیر ،بردرگهت هستم اسیر
روز جزا دستم بگیر ،حضرت باقر مددی
- پنج شنبه
- 10
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 10:8
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه