◾شهادت امام جواد علیهالسلام
دست و پا میزنی از درد چه بیتاب شدی
بین حجره ز شرر سوخته تا آب شدی
هلهله میکند آن شمر صفت از شادی
دید از زهر جفا تا که تو سیراب شدی
بر زمین پای مکش ناله مزن میمیرم
توجوانمرگ شدی من ز غمت دلگیرم
غربتت سوخت مرا واعطشا میگوئی
بعدازاینغصهجانسوز ز جانم سیرم
بررویبام تنت رفت ولی سنگ نخورد
هیچکس از تن پاک تو ردای تو نبرد
پسرت آمده با حال حزین در پیشت
با کفن عاقبت الامر به خاکت بسپرد
یاد کردم ز سفیری که تنش آزردند
دست بسته به روی بام تنش را بردند
پیش چشمان همه لطمه زدند بر رویش
خاطر دستهگلانش ز جفا پژمردند
- پنج شنبه
- 10
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 12:27
- نوشته شده توسط
- م-مطلق
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه