منم مسلم سفیر کربلایم
گرفتار غم و درد و بلایم
الا ای نور عینم ببین درشوروشینم
میا کوفه حسینم(۲)
در این عالم تو بودی تکیه گاهم
شده دارالعماره قتلگاهم
به کوفه من اسیرم برای تو بمیرم
میا کوفه حسین جان
حسین جان کوفیان چه بی وفایند
تمامی اهل تزویر و ریایند
غمت آرام جانم. زده آتش به جانم
میا کوفه حسین جان
همان نامردمان بی همیت
نمودند دعوتت از بهر بیعت
به روز پیمان ببستند به شب پیمان شکستند میا کوفه حسین جان
رسیده جان من برلب حسین جان
میاور با خودت زینب حسین جان
تمامی بی وفایند همه اهل جفایند
میا کوفه حسین جان
- شنبه
- 12
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 10:20
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه