• دوشنبه 3 دی 03

 محمود ژولیده

شهادت امام جواد (ع) -(دست از سرم بردار ای ملعونه همسر )

706
1

دست از سرم بردار ای ملعونه همسر 
بگذار کنج حجره در غربت بمیرم 
برهم مزن با هلهله حال عروجم 
ای بی حیا بگذار با عزت بمیرم 
خواهم که اینک با همین حال پریشان 
‌پا در میان روضۀ جنت گذارم 
با یاد روی خاکیِ جدّ غریبم 
صورت بخاک حجره با حسرت گذارم 
عیبی ندارد آب هم بر من حرام است 
با اینکه من نور دل خیرالنسایم 
عطشان بمیرم بهتر از یک جرعه آب است 
من زادۀ لب تشنۀ کرب و بلایم 
دیگر رها کن حیله و مکر و جفا را 
من را بدست غصه و آلام بسپار 
در را بروی نعش من واکن که مُردم 
بی سر صدا جسم مرا بر بام بسپار 
بدجور خورده این سر و صورت به پلّه 
وقتی کنیزان روی بامم میکشاندند 
بال کبوترهای عاشق واشد، ایکاش 
در کربلا خود را به جدم می‌رساندند 
من یاد گودالم ولی جدّ غریبم! 
این قتلگاهِ من شبیه کربلا نیست 
از شادیِ جان دادنم بیرون ز مقتل 
کف میزنند اما خبر از نیزه ها نیست 
 . 
تو زیر سمّ اسبها جان هدیه کردی 
من گوشۀ این حجرۀ دربسته آقا 
من پیکرم یکبار هم نیزه نخورده 
تو استخوانهایت همه بشکسته آقا 
آری ترا جمع اراذل سر بریدند 
من سر به پیکر دارم و شرمنده هستم 
تو حنجرت شد پاره پاره زیر خنجر 
من باز حنجر دارم و شرمنده هستم 
تو نازدانه در خرابه دیدی اما 
من نازدانه دیده ام در ناز و نعمت 
تو تازیانه دیدی و سیلی به دختر 
من دخترم را دیده ام تنها به محنت 
تو تا چهل منزل سرت بر نیزه ها رفت 
من سر بدامان پسر دارم عزیزم 
تو چند مُهرِ سنگ بر پیشانی ات هست 
من مِهرِ دستان پدر دارم عزیزم 
تو مادرت زهرا صدا میزد بُنَیَّ 
من بر سر خود سایۀ مادر ندارم 
تو مثل زینب غصه خور داری حسین جان 
تو گریه کن داری و من خواهر ندارم 

  • شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 10:55
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران