در مدینه شور و غوغایی شده
خانه ی مولا تماشایی شده
نیمه ی ذالحجه و شادی بپاست
شیعه ی حیدر زدرد و غم رهاست
درمدینه باز خورشیدی دمید
دهمین منجی وروشنگر رسید
هر دلی گردیده امشب شاد شاد
خنده بر لب های مولانا جواد
بر جواد امشب خداداده پسر
شادمان از دیدن رویش پدر
شد مدینه از قدومش با صفا
آمده آیینه ی ایزد نما
شدسمانه مادرش غرق سرور
شهریثرب گشته در شادی و شور
هادی آمد نور حی سرمدی
ازگلستان ولای احمدی
در جهان هنگامه ی شادی رسید
دهمین نور خدا هادی رسید
امشب از لطف خداوند مبین
آمده جان امیرالمومنین
در جهان ماه مدینه آمده
آن امام بی قرینه آمده
شکرلله هادی دین آمده
آن خداباور، خدا بین آمده
اوگل گلزار باغ مصطفاست
از تبار مجتبی و مرتضاست
فاطمی ماه جمال و روی او
همچو حیدر خصلت او خوی او
رهروراه حسین است این پسر
دستگیر عالمین است این پسر
در عبادت همچوجدش عابدین
شیعیانش را بودحبل المتین
در کرم،جود و سخا چون باقراست
همچو جدش طیب است و طاهراست
او امامی اسوه و لایق بود
علم و تقوایش چنان صادق بود
دین حق را این پسر زیور بود
در صبوری موسی جعفر بود
مهربان مهربانان چون رضاست
باب حاجات است واو مشکل گشاست
در کرامت چون جواد ابن الرضاست
تاصف محشر بر عالم مقتداست
عالم هستی بود از هست او
هر گره را می گشاید دست او
از کرامت او چه غوغا می کند
یک نگاهش هر گره وا می کند
از همه مشکل گشایی می کند
هر دلی را کربلایی می کند
روز میلادش منم مهمان او
در کنار سفره ی احسان او
گشته ام میلاداولبیک گو
با امام خویش گرم گفتگو
مظهر یکتاپرستی یا نقی
تو امید شیعه هستی یا نقی
هادی دین اعتبار من تویی
در دوعالم افتخار من تویی
از توو از لطف تو شرمنده ام
باولای تودرعالم زنده ام
با تو احساس جوانی می کنم
با ولایت زندگانی می کنم
ای امام ومنجی صاحب کرم
تو بکش دست نوازش بر سرم
بر من مسکین عبد و روسیاه
یا علی بن محمد کن نگاه
من (رضا) هستم گدای کوی تو
کن دعا تا که بگیرم بوی تو
قسمتم کن از کرامت کربلا
هم نجف هم کاظمین هم سامرا
- یکشنبه
- 20
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 10:52
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه