• جمعه 2 آذر 03

 مظاهر کثیری نژاد

واحد سنگین شام غریبان -(شده خاک عزا بر سرم برادرم میگفت)

984

شده خاک عزا بر سرم برادرم میگفت
سرت اومد داداش حرفایی که مادرم میگفت
وضوی خون گرفتی خوندی نمازتو،شمر با خنده رازتو ، کربلا مهر و موم کرد
چه بد رو سینه ت افتاد، سوز و گدازتو، چشم نیمه بازتو، دید و کارو تموم کرد
به خون خضاب شد ریشتو، گفتم بمونم پیشتو: شمر و سنان نشستن
تا کشتنت بی معطلی، رو شون به ما وا شد ولی، دستای ما رو بستن
(واویلا کربلا کربلا کربلا کربلا)
◾️◽️◾️◽️◾️

خودم دیدم با نعلا زدن به موی تو شونه
نگفتن پسر دختر پیمبرشونه
خاک غم می وزه در ، صحرای کربلا، شد سر از تنت جدا، سهم من شد اسارت
پر شده بین این دشت، عطر تن حسینم ، پیراهن حسینم رو بردن به غارت
غارت شدی غارت شدم ،دیدم با چشمای خودم ،چیزی برات نذاشتن
شد قتلگاه دریای خون،  نیزه رو نیزه بی امون توی تن تو کاشتن
(واویلا کربلا کربلا کربلا کربلا)
◾️◽️◾️◽️◾️

چی بگم هنر کوفه رو که سابقه دارن
برای غارت خیمه ها مسابقه دارن
به کم راضی نمیشن، گوشواره میبرن ، هم گهواره میبرن، هم خلخال پا رو
الهی که نبینی از روی نیزه ها، حال و روز و زینب و ، این زن و بچه ها رو
شهید شدی اسیر شدم، از غصه ی تو پیر شدم دلم صداتو میخواد
شدم دیگه دست به عصا ، حالا دیگه ام المصائبی بهم چه میاد
(واویلا کربلا کربلا کربلا کربلا)
◾️◽️◾️◽️◾️

  • پنج شنبه
  • 24
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 10:37
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 740.76 KB
تعداد بازپخش 86
تاریخ بارگذاری پنج شنبه 24 مرداد 1398 01:47
عنوان : بند سوم
حجم فایل 751.63 KB
تعداد بازپخش 18
تاریخ بارگذاری پنج شنبه 24 مرداد 1398 01:48
عنوان : بند دوم
حجم فایل 825.51 KB
تعداد بازپخش 37
تاریخ بارگذاری پنج شنبه 24 مرداد 1398 02:07
عنوان : بند اول

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران