سید جواد حسینی سدید هریسی
تضمین ازغزل بیادماندنی زنده یاد
استاد شهریار
.
.
علی ای همای رحمت توچه آیتی خدا را
بخداخدانمایی بحقیقت آشنارا
بوجودای که داری همه حسن کبریارا
به چه مرتبت نهادی تودراحتشام پارا
که به ماسوافکندی همه سایهٔ خدارا
.
.
دل اگرخداشناسی همه دررخ علی بین
که ولای اوست محوربمداردین وآئین
اگراونبودبی شک اثری نبودازدین
به ندای دل نمودم چوبحکم عشق تمکین
به علی شناختم من بخداقسم خدارا
.
.
بروای گدای مسکین درخانهٔ علی زن
بنوارسی درآنجاچه بسابه وجه احسن
شده بس فقیرزان درزبلای فقرایمن
بجهان چنین امیری بخداندیده ام من
که نگین پادشاهی دهدازکرم گدارا
.
.
به جزازعلی که آردپسری ابوالعجایب
شودآرمان سرخش خط وشیوهٔ مکاتب
زقیام اوبلرزددژحاکمان غاصب
به بهای عهدوپیمان بخردبجان مصائب
که علم کندبعالم شهدای کربلارا
.
.
به خداکه دردوعالم اثرازفنانماند
دگرازمعادبیم وغمی ازجزانماند
بشریت ازخدایی قدمی جدانماند
زعدم به ملک هستی سخنی بجا نماند
چوعلی گرفته باشدسرچشمهٔ بقارا
.
.
به جزازعلی که گویدبه پسرکه قاتل من
زده گرچه تیغ مهلک بسرم بقصدکشتن
به ولی دم محول شده گرچه حد دشمن
که قصاص نفس اوهم بتوواضح است وروشن
چواسیرتوست اکنون به اسیرکن مدارا
.
.
زنوای مرغ یاحق بشنوکه دردل شب
دهدت ندا سدیدابه ادای حق مطلب
به سماءدرآوچون اوبگشاتوهم لب ازلب
چوزبان ودل یکی شدزصلای ذکریارب
غم دل بدوست گفتن چه خوشست شهریارا
.
- یکشنبه
- 27
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 11:57
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
جواد حسینی
ارسال دیدگاه