• یکشنبه 4 آذر 03


اشعار_مدح_امیرالمومنین -(نخواست تا که پرستش شوی، فضائلِ تو )

9

وصله های عبایت
نخواست تا که پرستش شوی، فضائلِ تو 

میانِ سینه‌ی شخصِ رسول مستوراند 

به غیرِ ذات، همه... هرچه بوده از آغاز 

به پای بوسیِ دستِ دعات ماموراند 

 

به ناودانِ طلایت چقدر می‌بارند 

ملائکی که ز جنس لطافتِ نورند 

به نوشِ شهدِ لبت، شش‌جهت شتاب آرند 

ملائکی که به ظاهر شبیه زنبوراند 

به شوقِ بوسه به تاکِ ضریح، لب‌هایم 

چهار فصل پیاپی دخیلِ انگوراند 

به خاکِ پای تو این‌ها که خاکمالِ تواند 

یکی یکی به دیارِ خود امپراطوراند 

دو تن ز خیلِ گدایانِ کوچه گردِ نجف 

به قومِ خود به کلیم و مسیح مشهوراند 

به روز واقعه تازه اگر اجازه دهی 

پیمبران همه با قنبر تو محشوراند 

غلام‌های غلامانِ قنبرت غِلمان 

کنیز‌های کنیزانِ فضه‌ات حوراند 

به وصله‌های عبایت قسم به ما بی تو 

هرآنچه وصل شود وصله‌های ناجوراند 

به انتظارِ تو از شوقِ `مَن یَمُت یَرَنی” 

هزارها چو من اینجا به مرگ مسروراند 

به زندگانِ سرِ دارِ باقی‌ات سوگند 

که مردگانِ تو مشتاقِ نفخه‌ی صورند 

ظهیر مومنی 

  • یکشنبه
  • 4
  • آذر
  • 1403
  • ساعت
  • 10:20
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران